وبلاگ رایگان دانلود فیلم و سریال رایگان ساخت وبلاگ رایگان
حذف در پنل کاربری [X]
سايت تفريحي و سرگرمي هبيج

سايت تفريحي و سرگرمي هبيج

اس ام اس, اس ام اس جديد,اس ام اس تولد,اس ام اس عاشقانه,اس ام اس خنده دار,اس ام اس غمگين,جملات كوتاه

شعر مهد كودك براي تولد

 

    تولد تولد تولدت مبارك
تولد تولدت مبارك
تولد تولدت مبارك

تولدت مبارك مبارك مبارك
تولدت مبارك

رو سقف اين اتاقه
يه عالمه ستاره
ميخوايم تولدت رو
جشن بگيريم دوباره

فشفشه هاي روشن
بادكنكاي رنگي
همگي با هم بخونيم
آخه تو چگده گشنگي
آخه تو چگده گشنگي

چگده گشنگي ا
از همه رنگي ا
لپتو بچشم ا
بچه گشنگم ا

هوشدورودو هوشدورودو
هوشدورودو هوشدورودو

حالا حرف منو گوش كن
فوت كن فوت كن فوت كن
شمعا رو خاموش كن
فوت كن فوت كن فوت كن
شمعا رو خاموش كن

تولد تولدت مبارك
تولد تولدت مبارك

تولدت مبارك مبارك مبارك
تولدت مبارك

رو سقف اين اتاقه
يه عالمه ستاره
ميخوايم تولدت رو
جشن بگيريم دوباره

فشفشه هاي روشن
بادكنكاي رنگي
همگي با هم بخونيم
آخه تو چگده گشنگي
آخه تو چگده گشنگي

چگده گشنگي ا
از همه رنگي ا
لپتو بچشم ا
بچه گشنگم ا

هوشدورودو هوشدورودو
هوشدورودو هوشدورودو

حالا حرف منو گوش كن
فوت كن فوت كن فوت كن
يك دو سه
به به چه كيك خوشمزه اي
لپتو بچشم الهي!
شعر تولد زير بدون آهنگامروز چه روز خوبيه خونه شده چه روشن
پر از صداي بچه هاست روز تولد من
امروز همه دوستاي من تو خونه ي ما هستن
همه كنار همديگه نزديك من نشستن

شمعا رو من فوت مي كنم تا صد سال زنده باشم
كنار مادر و پدر هميشه پاينده باشم
شمعا رو من فوت مي كنم تا صد سال زنده باشم
كنار مادر و پدر هميشه پاينده باشم

كاغذاي رنگ و وارنگ تو خونه كرده غوغا
بادكنكاي جشن من قشنگه قد دنيا
دوستم به من هديه دادن يه توپ رنگي رنگي
هيشكي تا حالا نديده هديه به اين قشنگي
هديه به اين قشنگي

امروز چه روز خوبيه خونه شده چه روشن
پر از صداي بچه هاست روز تولد من
امروز همه دوستاي من تو خونه ي ما هستن
همه كنار همديگه نزديك من نشستن

شمعا رو من فوت مي كنم تا صد سال زنده باشم
كنار مادر و پدر هميشه پاينده باشم
شمعا رو من فوت مي كنم تا صد سال زنده باشم
كنار مادر و پدر هميشه پاينده باشم

كاغذاي رنگ و وارنگ تو خونه كرده غوغا
بادكنكاي جشن من قشنگه قد دنيا
دوستم به من هديه دادن يه توپ رنگي رنگي
هيشكي تا حالا نديده هديه به اين قشنگي
هديه به اين قشنگي
 

برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۹:۱۲:۳۸ توسط:هبيچ موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

شعر مهد كودك


دويدم و دويدم
به يك اطو رسيدم

گفتم چه دم درازي
مياي با من تو بازي


اطو دمش را تاب داد 
با دست به من جواب داد

خطر داره بازي با من
نشو تو هم بازي من


تنم هميشه داغه
يه چشم دارم چراغه


پيف مي كنم پاف مي كنم
پيرهنتو صاف مي كنم


اگه به من يه روزي
دست بزني مي سوزي



شاعري گفت  كتاب
هست  ياري مهربان

ساكت و خاموش
اما،خوش بيان
 
قصه ها دارد كتاب
قصه هاي ماندگار

پندها دارد كتاب
از گذشته يادگار

يار تنهايي ما
هست ياري مهربان

حرف ها دارد ولي
ساكت است و بي زبان



زنگوله پا،كنار جو راه مي ره
زير درختهاي هلو راه مي ره

جست مي زند روي دو پا
مي زنه زير شاخه ها

از رو درخت،چندتا هلو
گير مي كنه به شاخ او

باغ هلو كه ساكته هميشه
پر از صداي حرف و خنده مي شه

زنگوله پا،باغ را بهم مي زنه
شده درختي كه قدم مي زنه



چوپونه كجاست؟
تو صحراست
مواظب گله هاست

گله بايد چرا كنه
بع وبع و بع صدا كنه
يونجه و شبدر بخوره
علفهاي تر بخوره

چوپون بايد زرنگ باشه
قوي و اهل جنگ باشه

جنگ با كي؟ با گرگ ها
صدآفرين ماشالله



ما گلهاي خندانيم فرزندان ايرانيم
خاك ايران زمين را بهتر زجان مي دانيم

آباد باشي اي ايران آزاد باشي اي ايران
از ما فرزندان خود دلشاد باشي اي ايران

ما بايد دانا باشيم هوشياروبينا باشيم
از بهر حفظ ايران بايد توانا باشيم

آباد باشي اي ايران آزاد باشي اي ايران
از ما فرزندان خود دلشاد باشي اي ايران
 

برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۹:۱۲:۳۷ توسط:هبيچ موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

شعر هاي مهد كودك


پاييز اومد دوباره
برگها شدن ستاره
ستاره طلايي
زرد و سرخ و حنايي

اومد باد شبانه
برگها رو دانه دانه

از شاخه ها جدا كرد
توي هوا رها كرد



در كوچه با چتر جديدم
در زير باران مي دويدم

چترم كه ديد آن كوچه خالي ست،
خنديد و گفت، اين جا چه عالي است!

با باد بالا رفت، هوهو
من را كشيد اين سو و آن سو

دست مرا يك دفعه ول كرد
همراه شد با باد ولگرد

هي «تاب تاب عباسي» و باد
او را حسابي تاب مي داد

پايين پريد از تاب، آخر
زد شيرجه در جوي، با سر

گفتم: تو چتري يا كه ماهي؟
هم بازي من باش گاهي

حالا چه شد از تاب بازي
رفتي سراغ آب بازي؟


شير تا بخواي مفيده
مانند برف سفيده

كاملتر از اين غذا
كسي تا حالا نديده

شير بخوري سير مي شي
قوي مثل شير مي شي

اگر هر روز بنوشي
هيچ وقت مريض نمي شي

شير بخور هميشه
يه شيشه و دو شيشه

اگه نخوري اون  ميخوره
يه روز تورو تو بيشه



جمعه روز نظافته
دور شدن از كثافته

بچه ها جون حمام برين
حمام براي نظافته

دختر خوب با مادرش
پسر خوب با پدرش

جمعه ميشه برن حمام
حمام براي طراوته

اي پدرا ، اي مادرا
كمك كنيد به بچه ها

ناخوناشون و كوتاه كنن
موي سر و اصلاح كنن

تا هميشه تميز باشن
پيش همه عزيز باشن



خرگوش من چه نازه
گوشاش چقدر درازه

مثل بخاري گرمه
چه خوشگل و چه نرمه

دستاشو پيش مياره
به روي هم ميذاره

ميخوره برگ كاهو
ميدود مثل آهو
 

برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۹:۱۲:۳۷ توسط:هبيچ موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

بازگشت نصفه و نيمه «بلاگفا»

پس از گذشت حدود يك ماه و نيم از اختلال در سايت بلاگفا - يكي از بزرگترين ارائه‌دهندگان سرويس وبلاگ شخصي در ايران - سرانجام اين سايت مجددا آغاز به كار كرد.  

 

سايت بلاگفا كه از روز پنجشنبه، 17 ارديبهشت 1394 تا روز پنجشنبه، چهارم تير ماه به دليل تغيير مكان سرورهاي سايت از دسترس كاربران و وبلاگ‌نويسان خارج شده بود، مجددا كار خود را آغاز كرد. اگر چه اين سايت بار ديگر در دسترس كاربرانش قرار گرفته است اما همچنان برخي از وبلاگ‌ها كه كاربرانشان در ماه‌هاي اخير و به تازگي ايجاد كرده‌اند، هنوز با مشكل مواجه هستند.

ناگفته نماند گردانندگان سايت بلاگفا با قرار دادن پيام‌هاي متعددي در اين مدت همواره از كاربرانشان به دليل مشكلي كه براي اين سايت به وجود آمده ‌بود پوزش خواسته‌اند و مراحل پيشرفت برون رفت از اين چالش را در اطلاع كاربرانشان قرار داده‌اند.

اخيرا هم عليرضا شيرازي، مدير سايت بلاگفا در پيغامي كه در بخش «اخبار سايت بلاگفا» قرار داده‌ است، درباره‌ي مشكلي كه همچنان سايتش با آن دست و پنجه نرم مي‌كند نوشته است:

«كاربران محترام و همراهان عزيز سايت مطلع هستند كه در ماه اخير به دليل مشكلاتي كه در زمان انتقال سرورهاي سايت به مكان ديگري اتفاق افتاده بود امكان ارائه خدمات به صورت كامل را نداشتيم. همانطور كه قبلاٌ نيز توضيح داده شد بخشي از سخت افزار سايت كه آسيب ديده بود براي تعمير به شركتي در آمريكا ارسال شده بود كه متاسفانه روند كار بسيار طولاني شده و حتي تاكنون پاسخ قطعي و كاملي در ارتباط با نتيجه كار دريافت نكرديم. تصميم گرفتيم براي ادامه خدمات سايت از نسخه پشتيبان ساليانه استفاده كنيم. استفاده از نسخه پشتيبان قديمي قاعدتاً مشكلاتي را به همراه دارد و دسترسي كاربران به نوشته‌هاي ماه‌هاي اخير خود با مشكل مواجه شده و حتي كاربراني كه در ماه‌هاي گذشته وبلاگ خود را ثبت كردند دسترسي به وبلاگ خود نخواهند داشت؛ هر چند امكان ثبت مجدد آن‌را خواهند داشت.

اگر در روزهاي آتي در روند تعمير و بازگرداني اطلاعات پيشرفت حاصل شد مطالب ماه‌هاي گذشته به وبلاگها اضافه خواهد شد. همچنين بخشي از مطالب اخير وبلاگها به مرور و در چند روز آتي به بخش مديريت وبلاگها اضافه خواهد شد.

از آنچه پيش آمد عميقاً متاسفيم. مي‌دانيم كه نوشته‌ها و وبلاگتان برايتان اهميت داشته و نسبت به آنچه پيش آمده ناراحت و شايد عصباني باشيد اما بدانيد بلاگفا زحمت ده ساله ما بوده است و هرگز نمي خواستيم در چنين وضعيتي قرار بگيريم. مشكلات پيش آمده فراتر از تصور و به نوعي غيرمحتمل مي رسيد اما متاسفانه اتفاق افتاده است. تصميم گرفتيم كه با بازگشت به عقب، شروعي دوباره داشته باشيم.»

 



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۹:۱۲:۳۶ توسط:هبيچ موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

طنز تجديد فراش

 

 

همسرم مي گفت بد جوري هراسانم همش

در پي آ يينه بين و فال و فنجانم همش

 

حال و روزم از لحاظ روحي اصلا خوب نيست

هيچ مي پرسي چرا در پاي قليانم همش؟

 

صبح، بي بي گل برايم يك خبر آورده بود

ازهمين رو با تاسف ، كلّه جنبانم همش

 

عاقبت تصويب شد قانون تجديد فراش

دارم احساس بدي، غمگين و نالانم همش

 

 

مثل سير و سركه مي جوشد دلم ، دلواپسم

چونكه با اسم هوو مي لرزد اين جانم همش

 

همسر خوبي نبودم ، مي پذيرم كاملا

خاطرت آسوده باشد فكر جبرانم همش

 

مُرد ديگر آن زن خود خواه لوس بي ادب

بعد از اين يك خانم خوش خلق و مامانم همش

 

بوده ام ولخرج تا امروز اما بعد از اين

در پي كفش و لباس و كيف ارزانم همش

 

 

هرچه مي خواهي برايت مي پزم عالي جناب

قرمه سبزي يافسنجان ؟تحت فرمانم همش

 

جاي كافي شاپ و استخر و سونا و سينما

بيشتر پيش شما در خانه مي مانم همش

 

جيغ هايم ، نعره هايم ،اخم هايم را ببخش

يك مريضي بود و فعلا تحت درمانم همش

 

سرورم منهم از اين پس آن جناحي مي شوم

از همين فردا فقط در خط " كيهانم" همش

 

 

نيستي آش دهن سوزي ولي با اين همه

بي شما حس مي كنم در سطر پايانم همش

 

گفتم اي يارم، نگارم، همسرم اصلا نترس

كاسبي ها راكد و در اوج بحرانم همش

 

بنده فكر پاس چك هامم نه تجديد فراش

هيچ مي پرسي چرا سر در گريبانم همش

 

ازدواج اين روزها آن هم مجدد، ساده نيست

تازه از آن بار اول هم پشيمانم همش

 



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۹:۱۲:۳۵ توسط:هبيچ موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

حكايت سقراط و مرد رنجيده

 

 

 

روزي سقراط حكيم مردي را ديد كه خيلي ناراحت و متاثر بود .علت ناراحتي اش را پرسيد . شخص پاسخ داد :در راه كه مي آمدم يكي از آشنايان را ديدم . سلام كردم.جواب نداد و با بي اعتنايي و خودخواهي گذشت و رفت .و من از اين طرز رفتار او خيلي رنجيدم .


سقراط گفت : چرا رنجيدي ؟ مرد با تعجب گفت :


خوب معلوم است كه چنين رفتاري ناراحت كننده است .


سقراط پرسيد : اگر در راه كسي را مي ديدي كه به زمين افتاده و از درد به خود مي پيچد
آيا از دست او دلخور و رنجيده مي شدي ؟


مرد گفت : مسلم است كه هرگز دلخور نمي شدم .آدم از بيمار بودن كسي دلخور نمي شود .


سقراط پرسيد :به جاي دلخوري چه احساسي مي يافتي و چه مي كردي ؟

مرد جواب داد : احساس دلسوزي و شفقت .و سعي مي كردم طبيب يا دارويي به او برسانم .
سقراط گفت : همه اين كارها را به خاطر آن مي كردي كه او را بيمار مي دانستي .


آيا انسان تنها جسمش بيمار مي شود ؟


و آيا كسي كه رفتارش نا درست است ، روانش بيمار نيست ؟


اگر كسي فكر و روانش سالم باشد هرگز رفتار بدي از او ديده نمي شود ؟


بيماري فكري و روان نامش غفلت است.و بايد به جاي دلخوري و رنجش نسبت به كسي كه بدي مي كند و غافل است دل سوزاند و كمك كرد .


و به او طبيب روح و داروي جان رساند .پس از دست هيچ كس دلخور مشو و كينه به دل مگير و آرامش خود را هرگز از دست مده .

 

" بدان كه هر وقت كسي بدي مي كند در آن لحظه بيمار است . "



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۹:۱۲:۳۴ توسط:هبيچ موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

صاحب بزغاله

 

 

مردي بزغاله اي يافت. به او گفتند: واجب است در معابر ندا دهي تا اگر مالكي دارد بيايد و گمگشته خويش بستاند.

 

مرد در خيابان فرياد مي زد: آي صاحب و آهسته مي گفت: بزغاله. (مقصود اين كه هم به واجب شرعي عمل كرده باشد و هم صاحب بزغاله پيدا نشود.)



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۹:۱۲:۳۳ توسط:هبيچ موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

جوك جديد

۱-آقا ما اين دنيا رو بوسيديم گذاشتيم كنار …
حالا ول كن ما نميشه …
هي ميره و مياد ميگه يه بوس ميدي !!!

 

2-ميگن تو جهنم فقط كارت شارژ ۱۰۰۰۰ توماني ميفروشن ! اونم با قيمت ۱۵۰۰۰تومن !
تازه وقتي رمز رو بزني ، پيام مياداين كارت شارژ قبلا استفاده شده است !
حالا ميگن تو بهشت ايرانسل پيام ميده :
با شارژ ۱۰۰۰ ريال ديگر ،۱۸۵۲۲۲۶۰۰۰ ريال اعتبار از ما هديه بگيريد . . .
حالا بازم گناه كن تا اين روزا رو نبيني!

 

3-لبخند هميشه زيبا نيست
مخصوصا ً وقتي كه يه تيكه سبزي لا دندونت گير كرده !
تخمه سياه حتي !

 

4-يه روز به بابام گفتم:سلام گفت عليك سلام ههههههههههههههههه.

 

5-به يارو ميگن اگه رفتي دم يخچال چي ميخوري؟
ميگه:يه لگد و يه پس گردني…..

 

6-رفتم مرغ خريدم ! يه دفه يه گدايي اومد جلومو گرفت گفت مبارك باشه شيرينييشو نميدي ؟

 

7-اي بابا
كولرو روشن ميكني سردت ميشه … خاموش ميكني گرمت ميشه …
مسئولين رسيدگي كنن !

 

8-اي كاش وقتي بچه بودم جوجه رنگيام با ندونم كاري نمي كشتم …
وگرنه الان يه بوگاتي و يه ويلا تو سواحل اسپانيا داشتم ، ووالااااااا …

 

9-ديشب خواب ديدم ازدواج كردم ؛ صبح بلند شدم صدقه دادم !

 

10-يه ساندويچ خريدم الان روش با فونت ۳۶ نوشته با سس يك نفره ي رايگان !!!
انگار مثلا بليط سفر به پاريس گذاشته باشه توش !!!



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۹:۱۲:۳۳ توسط:هبيچ موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

داستان كوتاه جالب و خواندني عاقبت پزشك طماع

داستان كوتاه جالب و خواندني عاقبت پزشك طماع

 پيرمردي نارنجي پوش در حالي كه كودكي زخمي و خون آلوده را در آغوش داشت

با سرعت وارد بيمارستان شد

و به پرستار گفت : خواهش مي كنم به داد اين بچه برسيد

ماشين بهش زد و فرار كرد …

پرستار : اين بچه نياز به عمل داره بايد پولشو قبل از بستري و عمل پرداخت كنيد

پيرمرد : اما من پولي ندارم حتي پدر و مادر اين بچه رو هم نمي شناسم

خواهش مي كنم عملش كنيد من پول رو تا شب فراهم مي كنم و براتون ميارم

پرستار : با دكتري كه قراره بچه رو عمل كنه صحبت كنيد

اما دكتر بدون اينكه به كودك نگاهي بيندازد گفت :

اين قانون بيمارستانه اول پول بعد عمل …

بايد پول قبل از عمل پرداخت بشه

صبح روز بعد همان دكتر سر مزار دختر كوچكش ماتش برده بود و به ديروز مي انديشيد

واقعا پول اينقدر با ارزشه … ؟



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۹:۱۲:۳۲ توسط:هبيچ موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

داستان جالب در مورد يك وكيل خيلي خسيس

داستان جالب در مورد يك وكيل خيلي خسيس

مسئولين يك مؤسسه خيريه بعد از تحقيق در مورد ثروتمندان شهرمتوجه شدند كه وكيل پولداري در شهرشان زندگي مي‌كند

و تا  به اين زمان حتي يك ريال هم به خيريه كمك نكرده است

پس يكي از بهترين افرادشان را براي دريافت كمك نزد او فرستادند

مسئول خيريه : آقاي وكيل ما در مورد شما تحقيق كرديم و متوجه شديم كه الحمدالله از درآمد بسيار خوبي برخورداريد ولي تا كنون هيچ كمكي به خيريه شهر نكرده‌ايد.

آيا نمي‌خواهيد در اين امر خير شركت كنيد؟

وكيل : آيا شما در تحقيقاتي كه در مورد من كرديد متوجه شديد كه  مادرم بعد از يك بيماري طولاني سه ساله

هفته پيش درگذشت و در طول آن سه سال، حقوق بازنشستگي‌اش كفاف مخارج سنگين درمانش را نمي‌كرد؟

زود قضاوت كرديد !!!

مسئول خيريه : (با كمي شرمندگي) نه، نمي‌دانستم  خيلي تسليت مي‌گويم.

وكيل : آيا در تحقيقاتي كه در مورد من انجام داديد فهميديد كه برادرم در جنگ هر دو پايش را از دست داده و ديگر نمي‌تواند كار كند

و زن و چهار بچه دارد و سالهاست كه خانه نشين است و نمي‌تواند از پس مخارج زندگيش برآيد؟

زود قضاوت كرديد !!!

مسئول خيريه : (با شرمندگي بيشتر) نه  نمي‌دانستم  چه گرفتاري بزرگي انشالله حل شود …

وكيل : آيا در تحقيقاتتان متوجه شديد كه خواهرم سالهاست كه در يك بيمارستان رواني است و چون بيمه نيست در تنگناي شديدي براي تأمين هزينه‌هاي درمانش قراردارد؟

زود قضاوت كرديد !!!

مسئول خيريه كه كاملاً شرمنده شده بود گفت : ببخشيد نمي‌دانستم اينهمه گرفتاري و مشكلات داريد …

وكيل : خوب حالا وقتي من به اينها يك ريال هم كمك نكرده‌ام شما چطور انتظار داريد به خيريه شما كمك كنم؟

باز هم زود قضاوت كرديد !!!



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۹:۱۲:۳۱ توسط:هبيچ موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious