سايت تفريحي و سرگرمي هبيج

به سادگي رفت ؛ نه اينكه دوستم نداشت !
نه ، فهميد خيلي دوستش دارم !

آن قدر دلم از رفتنت بد شكست كه نمي دانيم وقتي بيايي ، كدام تكه اش خوش حال خواهد شد !

كاش بودي تا من نيز چيزي براي از دست دادن داشتم . . .
جاي خالي تو داره همه دنيامو ميگيره !

“ دلم ”
جاي مانده اي كه هيچكس مسئوليت شكستنت رابه عهده نميگيرد . . .

حال “ من ” ديدن دارد وقتي كسي حال “ تو ” را ميپرسد . . .

دلم شكست !
عيبي ندارد شكستني است ديگر ، مي شكند !
اصلا فداي سرت ، قضا و بلا بود از سرت دور شد . . .
اشكم بي امان مي ريزد !
مهم نيست !
آب روشني است !
خانه ات تا ابد روشن عشق من . . .

تنها دليل شكست در عشق يك عامل است
تفاوت تعريف هركس از عشق  . . .

دلشكسته ام . . .
همچون مادرى كه ، لباسهاى ورزشى بچه اش بوى سيگار ميدهد . . .

وقتي با مشت هاش قلبم رو مي شكست . . .
همه ي فكرم به اين بود كه مبادا دستاش زخمي شه . . .

دل شكسته را بند هم كه بزني ، بي فايده است ؛ هر كاري بكني باز هم غم و غصه از ترك هايش چكه مي كند !

بيشتر مواقع پشت جمله ي ” عيب نداره ، مهم نيست ”
يه دلِ شكسته وجود داره . . .

شكستگي رفع بلاست . . .
ولي باور نمي كند دلم . . .

دعايم براي خوشبختيت نگرفت . . .
خدا چه زود تقاص دلي را كه شكستي دستت داد . . .

درخت با برگ هاي خشك و شاخه هاي شكسته هم هنوز درخت است . . .
آدم اما “ دلش كه بشكند ” ، ديگر آدم نمي شود !

ﺷﮑﺴﺘﻦ ﯾﻪ ﺩﻝ ﭼﻘﺪﺭ ﻗﺪﺭﺕ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺖ !
ﮐﻪ ﺗﻮ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﯼ ﻗﻮﯼ ﺗﺮﯾﻨﯽ !

ميگويند شكستني رفع بلاست
اي دل تحمل كن شايد حكمتيست . . .

چقدر سخته . . .
تو دنيا هيچ چيز غير قابل توضيح تر از اين اتفاق نيست كه ؛
آنكه من بزرگش كردم ، كوچكم كرد !

به سلامتي كسي كه دلتو شكسته !
اما خبرنداره اون چيزي كه شكست تصوير زيبايي بوده كه ازخودش ساخته بودي . . .

علم پزشكي ثابت كرده است كه شكستن دل واقعيت است . يعني وقتي دل كسي ميشكند در قلب اتفاقي مي افتد مثل يك خون ريزي كوچك يا يك جراحت ! مثل جراحتهاي كوچكي روي پوسته ي انار كه آرام آرام زياد مي شود تا انار ترك مي خورد . چند وقتي است كه نميدانم جراحت هاي روي قلبم را مديون تو هستم ، كه قلبم را شكستي ، يا مديون دانه هاي انار قلبم كه زياد عاشق شدند ، در آن فضاي بسته ،دوام نياوردند و قلبم را شكافتند . .. . !
بي خيال ! مهم اين است كه ” ليلي ” انار ترك خورده دوست دارد . . . !

خدايا . . .
ببخش امانت ﺩﺍﺭ خوبي نبودم . . .
دلي كه ﺩﺍﺩﻩ بودي شكست 

كاش همانطور كه از شكستن تكه اي شيشه بر ميگردي و نگاهش ميكني . . .
وقتي دل مرا شكستي ، يكبار بر ميگشتي ، فقط نيم نگاهي ميكردي . . .

وقتي كه مي رفتي، بهار بود

تابستان كه نيامدي، پاييز شد

پاييز كه برنگشتي، پاييز ماند

زمستان كه نيايي ،پاييزمي ماند

تو را به دل پاييزي ات

فصلها رابه هم نريز

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

تو صادقانه گفتي در خانه قلبت هيچ جايي براي من نيست

من بر قلب سنگي ات بوسه مي زنم كه با من صادق بود

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

مطمئن باش ، برو ...

ضربه ات كاري بود ، دل من سخت شكست ...

و چه زشت به من و سادگيم خنديدي

به من و عشقي پاك ، كه پر از ياد تو بود ...

و به اين قلب يتيم

كه خيالم مي گفت تا ابد مال تو بود ...

تو برو تا راحت تر

تكه هاي دل خود را آرام سر هم بند زنم

دل كه رنجيد از كسي خرسند كردن مشكل است

شيشه بشكسته را پيوند كردن مشكل است

* * * * * * * * * *  * * * * * * * * * * * * *

خيلي ها نفرين ميكنن ... تلافي ميكنن... اما نه ... نفرين من ...

الهي اوني كه دوستش داري تنهات نذاره ...

تلافي من .... ميرم تا به اون برسي ...

سره راهت نباشم ... راستي ... قد من

دوست داره ...

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

يك روز فكر ميكردم اگر او را با غريبه اي ببينم شهر را به اتش ميكشم اما امروز براي ديدنش

حاضر نيستم حتي كبريتي روشن كنم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دلم را مبتلايت كرده بودم

خودم را خاك پايت كرده بودم

ندانستم كه بي مهري وگرنه

همان اول رهايت كرده بودم !

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

به تو سپرده بودمش ، با هزار و يك اميد ....

وحالا براي هزار و يكمين بار

دلم را مي برم تا شكستگي اش را گچ بگيرند !!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

گاهي شكستن دلي كمتر از آدم كشي نيست .

چند روزيست كه اين دل ميشكند.

اه....

تو هميشه ميشكني و من هميشه فراموش ميكنم مگر تو انها را زنده كني.

اما نميدانم چرا اين دفه نميتوان فراموش كنم.

شايد دگر از قلبم،تكيه نباشد براي محبت و فراموشي آن.

ﯾﻪ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺍﻭﻥ ﮐﺎﺑﯿﻨﺘﻪ ﺑﺮﺩﺍﺭ
+ ﺧﺐ
- ﭘﺮﺗﺶ ﮐﻦ ﺯﻣﯿﻦ
+ ﺧﺐ
- ﺷﮑﺴﺖ ؟
+ ﺁﺭﻩ
- ﺣﺎﻻ ﺍﺯﺵ ﻋﺬﺭﺧﻮﺍﻫﯽ ﮐﻦ
+ ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ﻟﯿﻮﺍﻥ . ﻣﻨﻈﻮﺭﯼ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ
- ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺩﺭﺳﺖ ﺷﺪ ؟
+ ﻧﻪ . . .
- ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻣﯽ ﺷﯽ . . . ؟

مي گن شكستني رفع بلاست ، اي دل كمي تحمل كن ، شايد “ حكمتي ” باشد . . .
فرستنده : رها

من ليمو شيرين زندگي تو بودم ؛ تموم شيريني هاي زندگيمو به تو دادم اماچه زود تلخ شدم و چه ساده منو دور انداختي !

اس ام اس جديد دل شكسته

من به هر تحقيري كه شدم با صداي بلند خنديدم . . .
نام مرا گذاشتند “ با جنبه ”
بي انكه بدانند خنديدم تا كسي صداي شكسته شدن قلبم را نشنود . . . !
فرستنده : رها

حـــــــس مي كنـــــــــم دنيـــــــــا خـــــــاليـــــــست . . .
مـــــگــــر تــــــــــو چـنـــد نـــفــــــــــر بــــودي !
فرستنده : سپيده

ﺩﯾـﺪﻩ ﺍﯼ ﺷــﯿﺸــﻪ ﻫـﺎﯼ ﺍﺗـﻮﻣﺒــﯿﻞ ﺭﺍ ﻭﻗـﺘـﯽ ﺿﺮﺑــﻪ ﺍﯼ ﻣــﯽ ﺧـﻮﺭﻧـﺪ ﻭ ﻣـﯽ ﺷـﮑﻨـﻨـﺪ !؟
ﺩﯾــﺪﻩ ﺍﯼ ﺷـﯿﺸــﻪ ﺧــﺮﺩ ﻣــﯽ ﺷــﻮﺩ
ﻭﻟــﯽ ﺍﺯ ﻫــﻢ ﻧﻤــﯽ ﭘﺎﺷــﺪ !؟
ﺍﯾـــﻦ ﺭﻭﺯﻫـــﺎ ﻫﻤـــﺎﻥ ﺷــﯿﺸــﻪ ﺍﻡ ؛
ﺧــﺮﺩ ﻭ ﺗــﮑـﻪ ﺗــﮑــﻪ ،
ﺍﺯ ﻫــﻢ ﻧـﻤـــﯽ ﭘــﺎﺷـﻢ ﻭﻟـــﯽ ﺷــﮑـﺴﺘـــﻪ ﺍﻡ . . .

كاش انقدري كه آدما دلمون رو شكستن يه بارم خلوتمونو ميشكستن . . .

اس ام اس جديد دل شكسته

شكستن دل ، به شكستن استخوان دنده مي‌ماند؛ از بيرون همه‌چيز روبه‌راه است، اما هر نفس، درد ا‌ست كه مي‌كشي . . .

گفتي كه عشق من كمه
حرف هام برات پر از غمه
تو سينه قلب من شكست
رو بوم دل غروب نشست

اون روز كه دلمو شكستو تنهام گذاشت پيش خودم گفتم : وقتي برگرده منت كشي براش ناز ميكنمو الكي بهش ميگم ديگه نميخوامشو دلمو شكسته . چند روز بعدشم اومد يه چيزي تو دستش بود كه پشتش قايم كرده بود پيش خودم گفتم برام كادو گرفته يكم براش ناز كردمو گفتم : دلمو شكستي ديگه نميخوامت خنديد و گفت :چه خوب ( بگير كارت عروسيمه )
فرستنده : حميده

يك سال قبل ظرفي از دستم افتاد و شكست و به من گفت : فداي سرت عزيزم شكستني بايد بشكنه
و اما ديروز در حالي كه تركم ميكرد گفتم دلم رو شكستي و زير لب گفت : شكستني بايد بشكنه
فرستنده : رها

اس ام اس جديد دل شكسته

دلمو شكسته بودن . . .
اومدش . . .
گفتم مواظب دل من ميشي آخه تنهاس ميترسه !
ي نگاه كرد پوزخند زد گفت دلت اگه ارزش داشت كسي نميشكستش !
راست ميگفت . . .
فرستنده : رها

بعضيها بهتر است در حد يك آرزو بمانند . . .
برآورده شدنشان . . .
به بهاي شكستن دلت تمام ميشود . . .

گوشت را تيز نكن ، دلي ك شكست صدا ندارد ، درد دارد . . .
درد !
اگر مي خواهي صداي دل شكسته اش را بشنوي چشمانت را باز كن
آنهايي ك از چشمش مي ريزد صداي شكسته شدن دلش است ، مي شنوي ؟
فرستنده : سپيده

خدايا ببخش كه امانت دار خوبي نبودم . . .
دلي كه داده بودي شكست !

حــُــــرمت نان از قلب بيشــتر است
آنرا مي بوســند ، اين را ميشـــــكنند . . .

شكستن دل كسي كه عاشق توست كار ساده ايست
اگه راست ميگي دل كسي رو بشكن كه عاشقش هستي . . .

چرا هنوز فكرمي كني كه در دلم جاي داري !؟
هيچ ماهي در تنگ شكسته جايي ندارد . . .
فرستنده : رها

اس ام اس جديد دل شكسته

بيشتر مواقع پشت جمله ي “ ديگه مهم نيست ”
يه دل شكسته وجود داره . . .
فرستنده : رها

شب عفو است و محتاج دعايم ، زعمق دل دعايي كن برايم

اگر امشب به معشوقت رسيدي ، خدا را در ميان اشك ديدي

كمي هم نزد او يادي زما كن ، كمي هم جاي ما او را صدا كن

بگو يارب فلاني رو سياه است ، دو دستش خالي و غرق گناه است...

*******************اس ام اس التماس دعا****************

درسكوتي كه دلت دست دعا باز نمود ، ياد ما باش كه محتاج دعائيم هنوز

*******************اس ام اس التماس دعا****************

خدايا!

گفتم خسته ام ، گفتي:لاتقنطوامن رحمة الله(زمر/۵٣)

گفتم : هيچكس نميدونه تو دلم چي ميگذره ، گفتي : إن الله يحول بين المرءقلبه (إنفال/٢۶)

گفتم : هيچكسي روندارم ، گفتي : نحن أقرب إليه لحبل الوريد(ق/١۶)

گفتم : فراموشم نكردي؟ گفتي : فاذكروني اذكركم (بقره/١۵٢)

التماس دعا

*******************اس ام اس التماس دعا****************

خدايا به فرشتگانت بسپار كه لحظه لحظه نيايش خويش ، دوستان مرا از ياد نبرند.

*******************اس ام اس التماس دعا****************

چه دعايي كنمت بهتر از اين :

خنده ات از ته دل

گريه ات از سر شوق

و دلت كلبه اي از مهر و صفا

قلب تو جلوه اي عشق و ارادت به خدا

*******************اس ام اس التماس دعا****************

خدايا دين مارو دراين عصر فتنه ها و شبهه ها حفظ كن

دعا ميكنم غرق باران شوي / چو بوي خوش ياس و ريحان شوي

دعا ميكنم در زمستان عشق / بهاري ترين فصل ايمان شوي . . .

*******************اس ام اس التماس دعا****************

از خدا ميخواهم آنچه را كه شايسته توست به تو هديه بدهد

نه آنچه را كه آرزو داري ، زيرا گاهي آرزوهاي تو كوچك است و شايستگي تو بسيار . . .

*******************اس ام اس التماس دعا****************

تبسم شيرين عشق ، گوشه اي از نگاه خداست. تنها به نگاه او مي سپارمت .

آن لحظه كه قلبت به خدا نزديك است

ياد آر كه محتاج دعايت هستم

*******************اس ام اس التماس دعا****************

تو كه آهسته ميخواني قنوت گريه هايت را

ميان ربناي سبز دستانت دعايم كن ...

چو بشكفد ز لبت غنچه پاك دعا

تو را به فاطمه (س) سوگند التماس دعا

مرا بسپار در يادت

به وقت ريزش باران ، نگاهت گر به آن بالاست

و در وقت دعا قلبت مثال بيد ميلرزد ،

دعايم كن كه من محتاج محتاجم

اين دستان ساده و خالي دخيلتان

مارا به رسم رفاقت دعا كنيد

فرستنده : مدير كل سايت

چه دعايي كنمت بهتر از اين :
خنده ات از ته دل
گريه ات از سر شوق
و دلت كلبه اي از مهر و صفا
قلب تو جلوه اي عشق و ارادت به خدا . . .

از خدا ميخواهم آنچه را كه شايسته توست به تو هديه بدهد ، نه آنچه را كه آرزو داري ، زيرا گاهي آرزوهاي تو كوچك است و شايستگي تو بسيار . . .

دعا ميكنم غرق باران شوي / چو بوي خوش ياس و ريحان شوي
دعا ميكنم در زمستان عشق / بهاري ترين فصل ايمان شوي . . .

فقط گوشه چشمي از نگاه خدا براي خوشبختي همه انسانها كافيست ، اين نگاه را برايت آرزو ميكنم . . .

امروز برايت اينگونه دعاكردم ! خدايا !
بجز خودت به ديگري واگذارش نكن ! تويي پروردگار او !
پس قرارده بي نيازي درنفسش ! يقين دردلش !
اخلاص دركردارش ! روشني درديده اش! بصيرت درقلبش !
و روزى پر بركت در زندگيش
آمين

پروردگارا
آرامش را همچون دانه هاي برف ، آرام و بيصدا ، به سرزمين قلب كسانيكه برايم عزيزند بباران . . .

دعا مي كنم كه هيچگاه چشمهاي زيباي تو را
در انحصار قطره هاي اشك نبينم
دعا مي كنم كه لبانت را فقط در غنچه هاي لبخند ببينم
دعا مي كنم دستانت كه وسعت آسمان و پاكي دريا و بوي بهار را دارد
هميشه از حرارت عشق گرم باشد
من برايت دعا مي كنم كه گل هاي وجود نازنينت هيچگاه پژمرده نشوند
براي شاپرك هاي باغچه ي خانه ات دعا مي كنم
كه بال هايشان هرگز محتاج مرهم نباشند
من براي خورشيد آسمان زندگيت دعا مي كنم كه هيچگاه غروب نكند

دعايت ميكنم هر شب به عطر ميخك و مريم
الهي در دلت هرگز نباشه غصه و ماتم

زندگي مانند گيتاري است كه گاهي نواي غمگين مي نوازد و گاهي نواي شاد . اميدوارم زندگي ات نواي شاد بنوازد . . .

بر لبي خاموش صدايت مي كنم / گر چه دوري از برم از صميم قلب دعايت ميكنم . . .

براي اصيل بودن كافيست كه دروغ نگويي !
آغاز اصالتِ خوب همين است ، كه نخواهي چيزي باشي كه نيستي . . .

قديما تا كسي مجبور نبود ، دروغ نمي گفت ؛ الان تا كسي مجبور نباشه ، راست نمي گه !

تو خودت را رنگ زدي ، تا شيبه خاطرات اين آدم ها باشي ؟
شايد فراموش كردي ، كه اين آدم ها رنگين كمان را با دروغ هاي خود رنگ ميكنند !
تو براي آنها، حتي معني بي رنگي را هم نداري !
كاش سياه و سفيد بودي !
تا باورشان ميشد، تو شيبه دروغ هاي رنگيِ آنها نيستي !
شبيه حقيقتِ خودت هستي !

بغض نيمه كاره تكرار دروغ هايت گلويم را مي فشارد !
چشم هايم را مي بندم از ساده لوحي !
بي شرم خاطراتم !
بيزارم آنگاه كه از خودم مي پرسم : « هنوز دوستم دارد ؟! ، حتي به دروغ »

خدايا بگذار گوش هايم سنگين بمانند ! سمعك را مي خواهم چكار ؟
وقتي شنيدني هاي اين دنيا يا دروغ اند يا گناه . . .

همه درست شبيه هم هستند فقط بعضي ها بهتر و باوركردني تر دروغ ميگويند !

ديوانگي هاي دلم را به دل نگير !
دست خودش نيست ، طفلك باور كرده بود دروغ دوست داشتنت را . . .

رفتنت را خيالى نيست !
فقط مانده ام جكونه در جشمانى به آن زلالى جا داده بودى آن همه دروغ را . . .

به خاطر من بخند حتي به دروغ !
گاهي بايد به كسي تنفس مصنوعي داد . . .

هيچوقت به كسي كه بهت اعتماد داره ، دروغ نگو ؛
هيچوقت به كسي كه بهت دروغ ميگه ، اعتماد نكن . . .

نترس جانم !
.
.
.
ظرفيت باور من به اندازه ي همه ي دنياست
تو دروغت را بگو !

يه زماني مي گفتن از تو چشماش ميشه فهميد راست ميگه يا دروغ . . .
اما حالا ديگه اينقدر توانمند شدن بعضيا كه با چشمشونم دروغ ميگن !

بزرگترين دروغت را يادت هست ؟
گفته بودي من هميشه راست مي گويم !

تا دروغ نباشي ، به حقيقي بودنِ ديگري شك نميكني . . .

به بعضيا هم بايد بگي :
يه خورده راست بگو ببينم بلدى !

دستگاه مشترك مورد نظر از دست “ دوستت دارم ” هاي دروغ تو خاموش است،
لطفا ديگر تنهايش بگذار . . .

نه
تو دروغگو نيستي
من حواسم پَرت بود . . .
گفته بودي دوستم داري ” بي اندازه ”
خوب كه فكر ميكنم تازه مي فهمم كه ” بي اندازه ” يعني چي . . .

هر روز ” دماغ ها ” كوچكتر مي شود 

و 

دروغ ها بزرگتر !

دروغ رو همه ميگن !
اما اونجاش به آدم فشار مياد كه همراه با شنيدن دروغ ، خر هم فرض بشي ! 

متاسفم
نه براي تو كه دروغ برايت خود زندگيست
نه براي خودم كه دروغ تنها خط قرمز زندگيست !
برايم متاسفم كه چرا مزه ي عشق را از دست تو چشيدم !
تا هميشه در شك دروغ بودنش بمانم . . . !

بعضي جمله ها هستن به مرور تبديل به دروغ مي‌ شن !
مثله  : « پنير تازه رسيد » رو شيشه‌ي بقالي !
يا مثله « دوست دارم »

باور كن من هرگز لايق دوستت دارم هاي تو نبودم ؛ ملتمسانه از تو ميخواهم : دوستت دارم هايت را به كسي بگويي كه لايق دروغهايت باشد . . .

چگونه در اين چشم هاي زيبا جا داده اي اين همه دروغ را؟!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

بين تموم دروغات حتي نبود يه حرف راست اما اينو يادت باشه دروغگو دشمن خداست!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

پيكان هزار سو شدم باور كن در عشق سياه رو شدم باور كن

آنگاه كه بر گله ي قلبم تو زدي چوپان دروغگو شدم باور كن

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

به خودت راست بگو ، آنگاه توان دروغ گفتن به كسي را نخواهي داشت

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

اونكه ميگفت جونش به جونت بسته است / حالا داره به گريه هات ميخنده

اونكه ميگفت بدون تو ميميره / دروغ ميگه دلش جنس كويره

دروغ ميگه تو گوش نده به حرفاش / نگو ميخواي هنوز بموني باهاش

خيال نكن بدون اون ميميري / بذار بره ، نباشه جون ميگيري

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

به سه چيز تكيه نكن غرور ،دروغ و عشق،

آدم با غرور مي تازد، با دروغ مي بازد وبا عشق مي بازد.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

داستايوسكي كسي كه به خودش دروغ مي گويد و به دروغ خودش گوش مي دهد،

كارش به جايي خواهد رسيد كه هيچ حقيقتي را نه از خودش و نه از ديگران تشخيص نخواهد داد.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

هر كس بد ما به خلق گويد ما ديده به بد نمي خراشيم

ما نيكي او به خلق گوييم تا هر دو دروغ گفته باشيم.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

در ابتدايي خوانده ام بابا به ما نان مي دهد

كوكب خانم سفره را به سرزده ميهمان مي دهد

اما حالا حسنك آنطرف با گوسفندان همنشين

چوپان دروغگو اينطرف به گرگها اسكان مي دهد

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دروغ نيست اگر بگويم. كه بي تو، زنده ماني ميكنم ، نه زندگاني !

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

كاش خدا سه چيز را نمي آفريد غرور،دروغ، عشق

تا هيچ گاه كسي از سر غرور به دروغ دم از عشق نزند

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

اگر كسي مي گويد كه براي تو مي ميرد دروغ ميگويد!!!

حقيقت را كسي ميگويد كه براي تو زندگي مي كند

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دروغگو ، تو مگه نگفته بودي ستاره ي من فقط تويي ؟

حالا ميبينم اون بالا داري باعث درخشيدن بقيه ي ستاره ها هم ميشي

لان شش ترمه درس خوندم چهار ترم مشروط شدم ؛ كدام گزينه نزديك به من است ؟
مخروج !
مجبور !
مشمول !
همه موارد به ترتيب حروف الفبا !

فقط يه دانشجوي ايراني ميتونه ساعتشو كوك كنه روي ساعت چهار كه صبح بلن شه درس بخونه ولي هر ده دقيقه يه بار تمديدش كنه تا ساعت هفت !

ترم پيش تو دانشگاه استاد داشت به يه دانشجو مي گفت : پسر اين درسو بخون ! بخوني پس فردا به دردت ميخوره ، نخوني خودت ضرر ميكني . . .
حداقل به خاطره اين هزينه اي كه كردي بخون ، به خاطره خودت ميگم بخون ؛ نخوني نميتوني پاس كنيااااا . . .
دانشجو تو يه جمله جواب داد : “ استاد صدامون خوب نيست ”

ﺯﻧﮓ ﻣﻮﺑﺎﯾﻞ ﻣﻌﻠﻤﻤﻮﻥ ﯾﻪ ﺁﻫﻨﮓ ﺷﺎﺩ ﺑﻮﺩ . . .
ﺗﺎ ﺯﻧﮓ ﺧﻮﺭﺩ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺑﺸﮑﻦ ﺯﺩﻥ
ﺑﻘﯿﻪ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﻡ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﻣﻦ ﺩﺳﺖ ﺯﺩﻥ
ﺑﻪ ﺟﺮﻡ ﺍﺧﺘﻼﻝ ﺩﺭ ﻧﻈﻢ ﮐﻼﺱ ﺍﺧﺮﺍﺝ
ﺷﺪﻡ :lol: 
ﺑﻪ ﻣﻦ ﭼﻪ ﺁﺧﻪ ؟

يه روز جزومو دادم به دوستم از صفه ۷۸ ميشه فهميد شام قرمه سبزي داشتن
از صفه ۱۰۴ هم ميشه فهميد بعدشم انار كوفت كرده ! 

ﺩﯾﺮﻭﺯ ﺑﻪ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﮔﻔﺘﻢ : ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺩﻭ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺍﻭﻣﺪﯾﻢ ﺧﻮﺩﺗﻮﻥ ﺭﻭ ﺑﺒﯿﻨﯿﻢ ﻫﻤﺶ ﮐﻪ ﭘﺎ ﺗﺨﺘﻪ ﺍﯼ ﺑﯿﺎ ﺑﺸﯿﻦ ﺩﯾﮕﻪ !
ﮐﻞ ﮐﻼﺱ ﻟﻪ ﺷﺪﻥ ! ﻣﻦ ﺭﻭ ﻫﻢ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﺑﯿﺮﻭﻥ . . .

بعضي از استادا هم اول عقده بودن بعد دست و پا در آوردن 

اس ام اس هاي دانشجويي جديد

مورد داشتيم دانشجوي ترم اولي با كتاباي جلد كرده و دفتر ۱۰۰ برگ بن تن رفته دانشگاه !

ﻣﻮﺭﺩ ﺩﺍﺷﺘﻴﻢ ﻭﺭﻭﺩﻱ ۹۲ ﺭﻓﺘﻪ ﺁﻣﻮﺯﺵ ﻭ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻧﻴﻮﻣﺪﻩ ﺗﻮﭖ
ﺑﺪﻳﻦ ﺑﺎﺯﻱ ﮐﻨﻴﻢ 

اين استاداي ازمايشگاه
فكر ميكنن قراره تلفن و ماشين اختراع كنن
يه ۱۴ بده بريم باووو
گزارش كارم ميخواد !

يه ﺭﻭﺯ ﺳﺮﮐﻼﺱ ﺭﯾﺎﺿﯽ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﯾﻢ
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺩﺧﺘﺮﺍ ﺩﯾﺮ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺟﺎ ﮔﯿﺮﺵ ﻧﯿﻮﻣﺪ ﺭﻓﺖ ﺍﺯ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺻﻨﺪﻟﯽ ﺑﯿﺎﺭﻩ
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻫﻤﯿﻨﻄﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺖ ﺩﺭﺱ ﻣﯿﺪﺍﺩ ﭘﺸﺖ ﺩﺭ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ؛
ﺁﻏﺎ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺻﻨﺪﻟﯽ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺩﺭ ﺭﻭ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺑﯿﺎﺩ ﺗﻮ،ﺍﺳﺘﺎﺩ ﭘﺸﺖ ﺩﺭ ﭘﺮﺱ ﺷﺪ
ﺑﺎ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ x ﻭ y ﮔﺎﺯ ﻣﯿﺰﺩﯾﻢ ﮐﻪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺍﻭﻣﺪ ﺩﺭﺳﺘﺶ ﮐﻨﻪ
ﮔﻔﺖ: ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﻡ ﺳﻄﻞ ﺁﺷﻐﺎﻟﻪ ؛
ﺩﯾﮕﻪ ﻫﯿﭽﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﻣﺎ ﺩﻓﺘﺮﺍﻣﻮﻧﻢ ميجوﯾﺪﯾﻢ :)))))))))

توي خونه‌هاي دانشجويي
هميشه ظرفا رو قبل از غذا خوردن ميشورن نه بعد از غذا خوردن !

تجربه ثابت كرده ۵ دقيقه خوابيدن سر كلاس درس معادل است با ۸ ساعت خواب مفيد !

اس ام اس هاي دانشجويي جديد

“ اين از كجا اومد ؟ ” چيست ؟
رايج ترين سوال در كلاس هاي رياضي !

وقتي مي خواي صبح بري دانشگاه . . .
ﺗﻮﯼ ﺗﺨﺘﺨﻮﺍﺑﺘﯽ، ﺳﺎﻋﺖ ۶ ﺻﺒﺤﻪ، ۵ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﭼﺸﻤﺎتو ﻣﯿﺒﻨﺪﯼ . . .
يه مرتبه چشماتو باز مي كني مي بيني ساعت شده ۷:۴۵ دقيقه
حالا ﺗﻮﯼ ﮐﻼﺳﯽ، ﺳﺎﻋﺖ ۹:۳۰ﺻﺒﺤﻪ، ۵ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﭼﺸﻤﺎتو ميبندي . . .
ﻭ بعد باز مي كني ﺳﺎﻋﺖ هنوز ۹:۳۱ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺍﺳﺖ . . . !
خو يعني چي . . . !

توي تختخوابتي ، ساعت ۶ صبحه، ۵ دقيقه چشمات و ميبندي . . . و ساعت ۷:۴۵ دقيقه ست
توي كلاسي ، ساعت ۹:۳۰ صبحه، ۵ دقيقه چشمات و ميبندي . . . و ساعت هنوز ۹:۳۱ دقيقه است

::::::

::::::

توجه كردين يادگاري هاي روي ديوار و صندلي كلاس هاي دانشگاه
اموزنده تر از حرف هاي استاده !

::::::

::::::

اگه سر كلاس نبايد خوابيد ، پس تو خونه ام نبايد درس خوند! 

::::::

::::::

يكي به اين دانشجوهاي ورودي ۹۱ بفهمونه اون صندلي اي كه جلسه قبل روش نشستن ماله اونا نيست !
ميتونن رو صندلياي ديگه هم بشينن . . . 

::::::

::::::

ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺑﻪ ﻫﻢ ﮐﻼﺳﯿﻢ ﻣﯿﮕﻪ ﭼﺮﺍ ﻧﯿﻮﻣﺪﯼ ﺳﺮ ﮐﻼﺱ ؟
ﻣﯿﮕﻪ : ﺍﺳﺘﺎﺩ ، ﻛﻼﺳﺘﻮﻥ ﺑﺎ ﺧﻮﺍﺑﻢ ﺗﺪﺍﺧﻞ ﺩﺍﺷﺖ ﻧﺘﻮﻧﺴﺘﻢ ﺑﯿﺎﻡ 

::::::

::::::

اگه من فردا امتحان داشتم الان داشتم يه فيلم ميديدم يا جدول حل ميكردم يا با دوستام بيرون بودم يا اتاقمو

مرتب ميكردم يا بازي مي كردم ولي امتحان ندارم و اين يعني يه روز كسل كننده ي بيخود بود امروز !

::::::

::::::

شما دانشجويين ؟ بعله !
درس هم ميخونين ؟ نه ديگه تا اون حد ! 

::::::

::::::

بعضيا آبروو هرچي دانشجووئه بردن !
نه مشرووط ميشن ، نه درسي رو مي افتن ، حتي حذف هم نميكنن !
خجالت داره والا 

::::::

::::::

يه سري دانشجو هم هستن ميان در كلاسُ باز ميكنن به استاد ميگن ببخشيد ُ ميرن . . . !
اينا فقط به فكر ِ اون دنياشونن ، فقط ميان حلاليت ميطلبن ُ ميرن ، خدا ببخشدشون 

::::::

::::::

ﺍﮔﻪ يه استاد ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﻪ ﻫﻤﻪ ﺩﺭﺳﺎﺭﻭ ﺩﺭﺱ ﺑﻌﺪﻩ !
يه ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﭼﻄﻮﺭﯼ ﻣﯽﺗﻮﻧﻪ ﻫﻤﻪ ﺩﺭﺳﺎﺭﻭ ﯾﺎﺩ ﺑﮕﯿﺮﻩ !؟ 

::::::

::::::

يه همكلاسي دختر داشتيم ، طفلك خيلي ساده بود . يه

روز باهاش قرار داشتيم واسه آزمايشگاه

دير رسيديم. گفت چرا دير كردين ؟ دوستم گفت : سلف بوديم !
- ساعت ۴ عصر؟! سلف كه الان تعطيله !
- داشتيم ديگا رو مي شستيم !
- ديگ ؟! مگه شما بايد بشورين ؟!
ديدم باور كرده زدم به لودگي : آره ! هر ترم قرعه كشي مي كنن

يه بار تو ترم نوبتت ميشه ، ما پارتي داشتيم

امروز شستيم . بعضيا بدشانسن شب امتحان نوبتشون ميشه!
آقا اين رفت تو فكر . . .
فرداش ديدم عين ماده پلنگ زخمي اومد طرف ما ! نگو بعد ناهار رفته تو آشپزخونه

سلف التماس و زاري كه بزارن ديگ بشوره !
آشپزا فك كردن نذر داره يا خله ، گذاشتن بشوره ، بعد گفته : بي زحمت اسم

منو از قرعه كشي خط بزنين ، شب امتحان 

به من گير ندين ! اونا هاج و واج ! قضيه رو گفته آشپزا تركيدن . . .
سرآشپز سلف سر اين جريان هميشه هوامونو داشت و ته ديگ

و گوشت قلمبه ميذاشت برامون . . . 

::::::

::::::

هر جا صحبت از « تقلب » است نام درخشان « دانشجوي ايراني » مي درخشد . . . 

::::::

::::::

تو دسشويي دانشگاه كاغذ زده بودن كه آب قطع است
يكي با خودكار زيرش نوشته بود ديگه ديره خيلي ديره !

::::::

::::::

دانشگاه رفتم ب مسول ازمايشگاه مون
ميگم خانم چرا وايرلس دانشگاه كار نميكنه ؟
ميگه چن روزه خراابه از WIFI استفاده كن ! 

::::::

::::::

يه چيز ميگم امكان نداره دانشجو باشي و تاييد نكني :
صبح بخوابي
سر كلاس نري
دوستات بگن استاد نيومد
اي حال ميده ، اي حال ميده !

به نامردمان مهر كردم بسي
نچيدم گل مردمي از كسي
بسا كس كه از پا در افتاده بود
سراسر توان را زكف داده بود
به حيلت گري خنجر از پشت زد
بخونم ز نامردي انگشت زد

اي نا رفيق ، به كدامين گناه ناكرده . . .
تازيانه مي زني بر اعتمادم . . .
زير پايم را زود خالي كردي ، سلام پر مهرت را باور كنم يا پاشيدن زهر نا مرديت را . . .

مرا هرگز نباشد بيمي از مشت
برادر جان مرا نامردمي كشت
فتوت پيشه خندد روي در روي
زند نامرد ناكس خنجر از پشت

من كه خدا نيستم بگم ؛ صد بار اگه توبه شكستي باز آي … !
رفتي  ” به سلامت “ . . .

گمان كردم كه با من همدل و همراه و همدردي ، به مردي با تو پيوستم ندانستم كه نامردي . . .

خنجري از پشت در قلبم فرو رفت پشت سرم را نگاه كردم  . . .
كسي جز تو نبود . . .

پيش از اين مردم دنيا دلشان درد نداشت
هيچ كس غصه ي اين كه چه مي كرد نداشت

صد سال در بيابان آواره شوي / به از آن است كه در خانه محتاج نامردان شو

زبيم و رنج نامردي دگر دردي نميبينم
مزن لاف مروت را كه من مردي نميبينم
منم آن چوب سرگردان به ساحل ميرسم زيرا
درون موج درياها عقب گردي نميبينم

چه قدر سخته دلت بخواد سرت رو باز به ديواري تكيه بدي كه يه بار زير آوار نامرديش
همه وجودت له شده  . . .

به نامردي نامردان قسم خوردم
كه نامردي كنم در حق نامردان . . .

آهاي رفيق نامرد يه روز ميشي پشيمون
پشيموني چه سودت وقتي بموني دلخون

من آن گلبرگ مغرورم كه ميميرم ز بي آبي
ولي با منت و خواري پي شبنم نميگردم . . .

همه از مرگ مي ترسن ما از رفيق نامرد . . .

من نمي گويم مرا اي چرخ سرگردان مكن / هرچه مي خواهي بكن محتاج نامردان مكن !